دونات



بازیچه بودن کلا حس جالبی نیست،

حالا فرقی هم ندارد برای چه هدفی!

مهم این است ک از تو به عنوان یک پخمه استفاده شده برای رسیدن به خواسته ی کسانی دیگر بدون اینکه خودت بفهمی داری توی زمین انها بازی می کنی. بیشترین بخش ناخوشایندش هم همانجایی است که تمام دردسرها و حرص و جوش خوردن ها مال کسی است که عملا هیچ نفعی هم از این بازی نمی برد و فقط عروسک دست عروسک چرخانان اصلی است  که نفع و سودشان سر به فلک می گذارد باز هم بی انکه بداند چند چند دارد بازی می کند لااقل! حالا بماند که این بازی چند دست چرخیده و چند نفر عروسک گردان همدیگرند.

گاهی ادم زیادی خودش را زرنگ می انگارد!


-حالا فرقی هم ندارد وسط میدون بازی کنی یا هی توی فضای مجازی کپی پیست کنی!


چقدر می توان به یکباره تغییر کرد مگر؟
ترساندند ما را
گفتنند ببینید کجا ایستاده اید حالا؟؟؟؟
می بینید هیچ کجا نیستید؟؟؟؟
همه ناشی از تفکرات اشتباهتان است
نگذاشتند خودمان بودن را ادامه بدهیم،
شدیم یک کلیشه شبیه همه.
و حالا
نه تنها افکارمان را نداریم
نه اینکه خودمان نیستیم.
هنوز هم می ترسیم،
می ترسیم از ناکجا ایستادن
حالا این کجا، کجا هست، هیچ کس هم نمیداند
و فقط ترسش را به جان ما انداختند


پ.ن : دلم برای خودم، افکارم، نوشته هایم، ربط و بی ربط دادن هایم تنگ شده

 

اصلا نمی شود هیج جای دیگر این جهان مجازی به این بزرگی خودت را خالی کنی

به جز همین خانه ی متروکه ای که در گوشه ترین نقطه این جهان مجازی جا دارد

و خیلی ها اصلا از وجودش خبر نداردند!

اصلا خوبی اش به همین است که خلوت است

شبیه یک خلوتگاه مقدس!

مقدس نه به آن معنای عام

تقدسی از نوعی خاص که خاص خود توست

فقط خودت می شناسی جنس آن را

به همین خاطر هم هست که اینجا یک ارامش نهفته دارد

حالا هی بیایند و بگویند وبلاگ نویسی منسوخ شده است

منسوخ شده که شده

مرا چه به کار انها

دوری نمی کنم بقیه را

ولی بازهم هیچ جا خانه ی اولی که شروع کردی نمی شود

بازی با دکمه های کیبرد

چیزی که حداقل لمس آن مشهود است

حس!!! اش می کنی

در مجازی که حس بی معنا ترین مفهوم است!

نباید خیلی بی مقدمه تمام شود

ولی خب گاهی هم اینطوری می شود تمام کرد

دوستت دارم خلوتگاه مقدس من .

 


پ.ن: مثل خیلی وقت ها چه می خواستم بنویسم و چه شد!!!

اسیب اصلی را نه انان بردند که از هزار دولت خودشان را ازاد و رها کرده اند

و نه انان که در هفتصد گنجه خودشان را محصور که صدمه ای تهدیدشان نکند

اسیب اصلی را امثال مایی بردند که بین این دو گرفتار شده اند

دست و پا می زنند وسط سنت و مدرنیته

نه می توانند از آرمان ها دست بکشند و نه می توانند محدودیت های بیجا را تاب بیاورند

از هر دو سمت هم مورد اتهام و سرزنش اند

باز هم مثل همیشه می گویم

اینجا اعتدال نه تنها تعریف نشده

که مورد تمسخر هم هست!!!!!


از آن وقت هایی است که دلم یک عالمه تغییر می خواهد

یک عالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــمه


استارت اولیه ی بدون برنامه ریزی اش را هم از پنج شنبه زدم

البته بعد از خریدن کلی عطر از روز قبل!

و حالا یک خدای بزرگ

  یک انگیزه

  یک خواستن برای تغییر



+ خدا ، کمک .



تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

جوانه موزیک همه چیز اباد فایل دانلود | دانلود بهترین و کمیاب ترین فایل ها پارسیز موزیک فروشگاه اینترنتی لوکس کالا تولید و پخش پلیور ریز بافت ارزان قیمت تیزلند سایتی برای افزایش اطلاعات درسی و عمومی فروش لوازم یدکی عمده پراید و پژو دانلود کتاب اصول فقه سمیرا محمدی جلد ۱ و ۲ Film2irani